دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های جامعه شناسی معاصر (علمی - پژوهشی)
2476-6305
2476-5643
4
6
2015
05
22
بررسی رابطه نابرابریهای اجتماعی- اقتصادی و طرد اجتماعی گروهها در کلانشهر اصفهان
1
32
FA
اکرم
حمیدیان
دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه پیام نور
hamidian@pnu.ac.ir
محمدجواد
زاهدی
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور
mj_zahedi@yahoo.com
امیر
ملکی
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور
m_malakei@pnu.ac.ir
ابراهیم
انصاری
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان
ansary@yahoo.com
طرد اجتماعی پدیدهای فرآیندی، رابطهای، چندبعدی، نسبی، مبتنی بر عاملیت است که در سطوح مختلف و در هر زمان و مکان ممکن، در بین گروههای مختلف اجتماعی رخ میدهد. فرآیند طرد/ ادغام اجتماعی گروههای اجتماعی همواره عامل مهمی در نظم اجتماعی جامعه و رفاه و بهسامانی گروهها و افراد است. ازاینرو بررسی وضعیت طرد/ادغام گروهها و عوامل مؤثر بر آن در کلانشهرها میتواند در تدوین بهتر سیاستهای مرتبط با ادغام و رفاه اجتماعی اثرگذار باشد. به این منظور طرد/ادغام گروههای هویتی/ قومی کلانشهر اصفهان در پیوند با دسترسی به فرصتهای اجتماعی اقتصادی و در مقایسه با ساکنان بومی برابری اجتماعی سنجش و تبیین گردید. یافتههای تحقیق نشان داد همه گروهها دسترسی یکسانی به منابع ندارند و برخی گروهها تبعیض اجتماعی بیشتر و طرد اجتماعی به مراتب شدیدتری را تجربه میکنند و بین برابری اجتماعی، دسترسی به منابع و ادغام اجتماعی رابطه مثبتی وجود دارد. با این اوصاف لازم است دولت و جامعه با حمایتهای اقتصادی و آموزشی و فرهنگسازی در راستای برابری اجتماعی، از طرد اجتماعی گروههای آسیبپذیر و ایجاد بینظمیهای اجتماعی و سیاسی ممانعت به عمل آورند.
طرد اجتماعی,ادغام اجتماعی,نابرابری اقتصادی,نابرابری اجتماعی
https://csr.basu.ac.ir/article_1421.html
https://csr.basu.ac.ir/article_1421_1429ab0993920c1671f7fef0521ca1d9.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های جامعه شناسی معاصر (علمی - پژوهشی)
2476-6305
2476-5643
4
6
2015
05
22
تحلیل نقش رسانههای اجتماعی در گرایش به سبک زندگی نوین در بین جوانان ایرانی
33
60
FA
صمد
رسول زاده اقدم
استادیار گروه مطالعات خانواده دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
samad1356@gmail.com
صمد
عدلی پور
دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه تبریز
سیدمحمد
میرمحمدتبار
دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
سیمین
افشار
دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه تبریز
simin_afshar@ymail.com
امروزه با پیشرفت فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی همچون رسانههای اجتماعی، جوامع دستخوش تغییرات بسیاری شدهاند و تغییرات زیادی را در فرهنگ و زندگی روزمره افراد به وجود آوردهاند. به طوری که میتوان گفت رسانههای نوین بر شیوههای زندگی و سلیقههای عمومی در جامعه تأثیر میگذارند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، تحلیل نقش رسانههای اجتماعی در گرایش جوانان ایرانی به سبک زندگی نوین است.این مقاله، به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه و در دسترس و بهرهگیری از پرسشنامه اینترنتی محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کاربران جوان رسانههای اجتماعی در پنج شهر اصفهان، تهران، تبریز، مشهد و ساری در سال 1393 تشکیل میدهند و حجم نمونه برابر با 2100 نفر است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بین مدت زمان عضویت، میزان استفاده، نوع استفاده (هدفمند یا غیرهدفمند) و واقعی تلقی کردن محتوای مطالب رسانههای اجتماعی و گرایش به سبک زندگی نوین در ابعادی چون مدگرایی، توجه و نگرش به بدن، اوقات فراغت، همبستگی معنادار مستقیمی وجود دارد؛ اما متغیرهای مستقل یادشده با بعد نحوه پوشش (گرایش به حجاب) رابطه معنادار معکوسی دارند. <br />
رسانههای اجتماعی,سبک زندگی,مدگرایی,توجه و نگرش به بدن,اوقات فراغت,گرایش به حجاب
https://csr.basu.ac.ir/article_1422.html
https://csr.basu.ac.ir/article_1422_9dc3c49ae5c856dc24aebf1aee7b07f4.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های جامعه شناسی معاصر (علمی - پژوهشی)
2476-6305
2476-5643
4
6
2015
05
22
برنامهریزی راهبردی، بهمنظور توانمندسازی محلات حاشیهنشین (محلات حاشیهنشین سیلاب، احمدآباد و یانوق دره سی تبریز)
61
88
FA
حیدر
فتح زاده
دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه شیراز
ftz111@yahoo.com
سیدسعید
زاهدزاهدانی
دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه شیراز
zahedani@shirazu.ac.ir
تدوین استراتژی مناسب برای توانمندسازی محلات حاشیهنشین سیلاب، احمدآباد و یانونق دره سی شهر تبریز در ارتباط با شاخصهای کالبدی-زیست محیطی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و مدیریت شهری برای برقراری عدالت اجتماعی در بین ساکنین شهر تبریز هدفی است که مقاله حاضر به دنبال آن میباشد. در این پژوهش سعی شد در چارچوب برنامهریزی استراتژیک، عوامل قوت، ضعف، فرصت و تهدیدات محلات شناسایی و با تحلیل آن در قالب تکنیک SWOT، مناسبترین استراتژی برای توانمندسازی محلات با بهرهگیری از مدل QSPM، توأم با برنامههای اقدامی توانمندسازی معرفی گردد. روش مطالعه، توصیفی و تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز با استفاده از پرسشنامه از 25 نفر از کارشناسان سازمانها و اساتید دانشگاه جمعآوری و نرمال بودن دادهها از طریق آزمون کولموگروف- اسمیرنف انجام گرفت. تشکیل ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی تأثیرگذار بر توانمندسازی محلات و تحلیل آنها در تکنیک SWOT، نشان داد که شاخصهای اجتماعی-فرهنگی مهمترین عامل در توانمندسازی محلات میباشد. در بین ابعاد موردبررسی محلات، بعد قوت با مجموع امتیاز وزنی 45/3 و ضعف با 30/3، تهدیدات با 80/2 و فرصت با 27/2 مهمترین عوامل در توانمندسازی محلات و استراتژیهای رقابتی و تهاجمی با اختصاص دادن 6/14 از کل نمره عوامل (48) و با میانگین امتیاز 9/2، مناسبترین استراتژی برای توانمندسازی محلات میباشد. استفاده از توان بالای مشارکتی ساکنان محلات در اجرای طرحها و پروژههای عمرانی در راستای ساماندهی بافتهای فرسوده و بهسازی محلات با نمره 3/3، اجرای مانورهای بلایای طبیعی با رویکرد آگاهسازی ساکنین محله با نمره 8/2 و رعایت اصول فنی و مهندسی در ساختوساز واحدهای مسکونی و نظارت دقیق مهندسان ناظر با نمره 3/2، مهمترین برنامههای اقدامی توانمندسازی محلات شناخته شد.
سکونتگاه غیررسمی,تکنیک,راهبردها,توانمندسازی,SWOT
https://csr.basu.ac.ir/article_1423.html
https://csr.basu.ac.ir/article_1423_884c27c4bcdad8dd7fe17bb78da8a9cc.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های جامعه شناسی معاصر (علمی - پژوهشی)
2476-6305
2476-5643
4
6
2015
05
22
انزوا و سلامت: بررسی ارتباط میان انزوای اجتماعی و سلامت روان شهروندان 18+ سال تهرانی با عطف توجه به نقش میانجیگرانهی حمایت اجتماعی
89
116
FA
عبدالحسین
کلانتری
دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران
abkalantari@ut.ac.ir
سید سعید
حسینی زاده آرانی
دانشجوی دکتری بررسی مسائل اجتماعی ایران، دانشگاه کاشان
hoseynizadeh69@ut.ac.ir
ایوب
سخایی
دانشجوی دکتری بررسی مسائل اجتماعی ایران، دانشگاه کاشان
حسین
امامعلی زاده
دانشجوی دکتری بررسی مسائل اجتماعی ایران، دانشگاه کاشان
emamalizadeh@ymail.com
سلامت روان به عنوان یکی از اساسیترین اجزاء رفاه اجتماعی، صرفاً واقعیتی زیستشناختی و یا روانشناختی نیست، بلکه دارای ابعاد و ماهیت اجتماعی بوده و متأثر از عواملی چون انزوای اجتماعی و حمایت اجتماعی میباشد. لذا هدف این مطالعه بررسی تأثیر انزوای اجتماعی بر سلامت روان شهروندان تهرانی با توجه به نقش میانجیگرانهی حمایت اجتماعی میباشد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه میباشد. جهت انتخاب حجم نمونه، از فرمول کوکران استفادهشده و 524 نفر از شهروندان 18+ سال تهرانی در سال 1393 به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای گزینش شدند. یافتههای توصیفی نشان داد که 59% از شهروندان تهرانی، انزوا را در سطح متوسط به بالا تجربه میکنند، 69% افراد در وضعیت سلامتروانی مطلوبی قرار داشته و میانگین دریافت حمایت اجتماعی،60/61 ارزیابی شد. در بُعد تحلیلی، آزمون فرضیات نشان داد که رابطه معنادار و منفی میان انزوای اجتماعی با حمایت اجتماعی و سلامت روان وجود داشته و حمایت اجتماعی نیز رابطهای معنادار و مثبت با سلامت روان دارد. همچنین نتایج تحلیل مسیر مدل تحقیق بیانگر این بود که متغیر انزوای اجتماعی در مقایسه با متغیر حمایت اجتماعی، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بیشتری (45/0-) بر میزان سلامت روان شهروندان تهرانی دارد. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر دلالت بر این دارد که با افزایش میزان انزوای اجتماعی، از سطوح حمایت اجتماعی کاسته شده و وضعیت سلامت روان شهروندان در حالت آسیبپذیر قرار میگیرد.
انزوایاجتماعی,حمایتاجتماعی,سلامت روان,شهروندان تهرانی
https://csr.basu.ac.ir/article_1424.html
https://csr.basu.ac.ir/article_1424_6368b16add0243698725642dd67daf2c.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های جامعه شناسی معاصر (علمی - پژوهشی)
2476-6305
2476-5643
4
6
2015
05
22
مروری تحلیلی بر تلفیق عاملیت و ساختار در اندیشه پیر بوردیو
117
143
FA
فاطمه
گلابی
0000-0003-2885-8458
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز
f.golabi@gmail.com
علی
بوداقی
0000-0002-3830-3045
دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه تبریز
a20_boodaghi@yahoo.com
پروین
علی پور
پژوهشگر مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه پیام نور
palipoor@ut.ac.ir
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل نظری و انتقادی رویکرد تلفیقی پیر بوردیو است. بدین منظور ابتدا زمینه فکری و اجتماعی تأثیرگذار بر رویکرد تلفیقی بوردیو طرح گردیده است. سپس با توجه به مفاهیم نوبنیادی چون عادتواره و میدان به عنوان مصداق بارز رهیافت تلفیقی بوردیو و رابطه دیالکتیکی این دو مفهوم و برآیند آن یعنی عملکرد به عنوان واحد تحلیل در نظریه بوردیو، مشی جامعهشناسی و نظریه عمل بوردیو تشریح گردیده است. در این راستا، نظریه بوردیو در حوزه زبان و قدرت نمادین (رابطه دیالکتیکی خصلت زبانی و بازار زبانشناختی) و دیدگاه وی در حوزه تمایز و اشکال سرمایه به مثابه رهیافت تلفیقی (ضمنی) وی با توسل به برخی استدلالها نشان داده میشود. در نهایت در این مقاله، تلاش، معطوف به یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است آیا رهیافت تلفیقی بوردیو در تأکید همزمان به ساختار و عاملیت موفق بوده است یا نه؟ نتیجهای که با بهرهگیری از روش استدلال منطقی به دست آمد، این است که رهیافت تلفیقی بوردیو به خاطر تأکید بیشتر بر ساختار، بازتولید و به یک معنا به خاطر طرفداری از قطب عینی و ایمان راسخ او به وجود شالوده سخت واقعیت اجتماعی از قضیه جدلی الطرفین ذهنگرایی و عینیگرایی فراتر نرفته است؛ و در نهایت، رهیافت تلفیقی نامبرده به خاطر تأکید بیشتر بر ساختار و بازتولید با چالشهای نظری مواجه است.
رابطه گرایی,رویکرد تلفیقی,نظریه عمل,عادتواره,میدان,بازتولید
https://csr.basu.ac.ir/article_1425.html
https://csr.basu.ac.ir/article_1425_c5e53309af2767703802df1584d1d98a.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های جامعه شناسی معاصر (علمی - پژوهشی)
2476-6305
2476-5643
4
6
2015
05
22
تحلیل رابطه بین نشاط اجتماعی و گرایش به اعتیاد (در بین جوانان 30-18 ساله شهر یزد)
145
174
FA
اکبر
زارع شاه آبادی
دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد
a_zare@yazd.ac.ir
محمد
مبارکی
0000-0001-5727-1475
استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد
mobaraki_md@yazd.ac.ir
الهه
فردوسی زاده نائینی
کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی دانشگاه یزد
missferdosi@gmail.com
نشاط یکی از ضروریترین خواستههای فطری و نیازهای روانی انسانها به شمار میرود. نقش نشاط در جامعه به گونهای است که فقدان آن پیامدهای منفی همچون اعتیاد را برای شهروندان یک جامعه، به دنبال دارد. با توجه به اهمیت این مسئله، پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از روش پیمایش، رابطهی نشاط اجتماعی و گرایش به اعتیاد را در بین جوانان 30-18 ساله شهر یزد بررسی نماید. جامعه آماری از طریق فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. با استفاده از تکنیک نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، نمونهها مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان میدهد متغیرهای احساس عجز، احساس یأس به همراه متغیرهای سن و جنس توانستهاند 20% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند. نتایج تحلیل مسیر نشان میدهد که همه متغیرها به غیر از متغیر احساس تنهایی تأثیر غیرمستقیم و معناداری بر متغیرگرایش به اعتیاد داشتهاند.<br />واژههای کلیدی: نشاط اجتماعی، سرمایه اجتماعی، گرایش به اعتیاد، جوانان، احساس عجز، احساس یاس و احساس تنهایی.
نشاط اجتماعی,سرمایه اجتماعی,گرایش به اعتیاد,جوانان
https://csr.basu.ac.ir/article_1426.html
https://csr.basu.ac.ir/article_1426_c103d6ca3f82ed44e71675c95331d7fa.pdf